همه ما هر روز تصمیماتی میگیریم؛ برخی از آنها ساده هستند، مانند انتخاب صبحانه و برخی پیچیدهاند، مانند انتخاب رشته تحصیلی یا موقعیت شغلی. پشت هر انتخابی، یک فرایند فکری نهفته است که به ما کمک میکند گزینهای را از میان گزینههای دیگر برگزینیم.
این فرایند همان چیزی است که ما آن را تصمیمگیری مینامیم. در تجارت و مدیریت، تصمیمگیری نقش حتی مهمترین را ایفا میکند. رهبران، مدیران و کارمندان همگی تصمیماتی میگیرند که بر افراد، سود و عملکرد سازمان تأثیر میگذارد؛ اما چیزی که بسیاری متوجه آن نیستند، این است که انواع مختلفی از تصمیمگیری وجود دارد و هرکدام برای موقعیت متفاوتی مناسب هستند.
برخی از تصمیمات سریع و تکراریاند، درحالیکه برخی دیگر به زمان، داده و کار تیمی نیاز دارند. دانستن نوع مناسب تصمیمگیری به جلوگیری از اشتباهات و بهبود نتایج کمک میکند.
در این مقاله، ضمن معرفی انواع تصمیم گیری در سازمان به تشریح مدلها، مراحل و اهمیت تصمیمگیری در سازمان میپردازیم. اگر به مباحث مرتبط با سازمان و مدیریت علاقهمندید در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
انواع تصمیم گیری در سازمان

انواع تصمیم گیری در سازمان عبارتاند از:
تصمیمات برنامهریزیشده و برنامهریزینشده
تصمیمات برنامهریزیشده مربوط به مشکلات روتین و تکراری هستند. اطلاعات مربوط به این مشکلات بهراحتی در دسترس است و میتوان آنها را با استفاده از روشهای از پیش تعیینشده پردازش کرد. این تصمیمات تأثیر کوتاهمدت دارند و نسبتاً ساده هستند و معمولاً در سطوح پایین مدیریتی گرفته میشوند.
قوانین و رویههای تصمیمگیری برای سادهسازی فرایند تصمیمگیری و صرفهجویی در زمان درنظر گرفته شدهاند. در این تصمیمگیریها تفکر و قضاوت کمی لازم است؛ زیرا تصمیمگیرنده از راهحلهای از پیش تعیینشده پیروی میکند. بهعنوانمثال، برخورد با یک کارمند که دائماً دیر میکند را میتوان از طریق رویههای تعیینشده حل کرد.
ازسویدیگر، تصمیمات برنامهریزینشده به مشکلات منحصربهفرد یا غیرمعمولی میپردازند که نیاز به سطح بالایی از قضاوت و بررسی اجرایی دارند. هیچ راهحل آمادهای برای چنین مشکلاتی وجود ندارد؛ زیرا آنها به رویکردهای خلاقانه و متفکرانه نیاز دارند. نمونههایی از تصمیمات برنامهریزینشده شامل معرفی یک محصول جدید یا تعیین محل کارخانه است. این تصمیمات معمولاً توسط مدیران ارشد گرفته میشوند.
تصمیمات روتین و استراتژیک
دو نوع تصمیمگیری در یک سازمان وجود دارد: تصمیمات روتین (یا عملیاتی) و تصمیمات استراتژیک (یا سیاستی). تصمیمات روتین ماهیت تکراری دارند و تأثیر کوتاهمدتی دارند، عمدتاً مربوط به عملیات روزمره هستند. آنها معمولاً در سطوح پایینتر مدیریت و با استفاده از رویههای تعیینشده برای اطمینان از رسیدگی سریع و کارآمد اتخاذ میشوند.
بهعنوانمثال، یک سرپرست ممکن است تصمیمات روتین در مورد پرداخت اضافه کاری کارکنان بگیرد. ازسویدیگر، تصمیمات استراتژیک شامل تعهدات بلندمدت و سرمایهگذاریهای قابلتوجه است که بر آینده کل سازمان تأثیر میگذارد.
این تصمیمات نیاز به بررسی و قضاوت دقیق دارند و معمولاً در سطوح بالاتر مدیریت اتخاذ میشوند. نمونههایی از تصمیمات استراتژیک شامل راهاندازی یک محصول جدید، انتخاب محل کارخانه جدید یا اجرای تغییرات عمده سازمانی است.
تصمیمات فردی و گروهی
تصمیمات فردی توسط یک فرد و براساس اطلاعات موجود گرفته میشود. این تصمیمات ممکن است شامل تجزیهوتحلیل متغیرهای مختلف باشد؛ اما اغلب ساده هستند. بااینحال در شرایط خاص، تصمیمات مهم ممکن است بهصورت جمعی توسط یک گروه گرفته شوند. تصمیمات گروهی توسط تیمی از افراد که برای این منظور تشکیل شدهاند، مانند تصمیماتی که توسط هیئت مدیره یا یک کمیته گرفته میشود، گرفته میشود.
این تصمیمات معمولاً برای سازمان بسیار مهم هستند. تصمیمگیری گروهی اغلب منجربه نتایج واقعبینانهتر و متعادلتری میشود؛ زیرا دیدگاههای مختلف درنظر گرفته میشوند. تشویق به تصمیمگیری مشارکتی میتواند یک رویکرد سازمانی مثبت باشد؛ اما ممکن است منجر به تأخیر شود و تعیین مسئولیت برای چنین تصمیماتی را پیچیدهتر کند.
مدلهای تصمیمگیری سازمانی
انواع تصمیم گیری در سازمان با روشها و مدلهای گوناگونی اتخاذ میشود. مدلهای تصمیمگیری سازمانی، چارچوبهایی هستند که برای کمک به مدیران در تجزیهوتحلیل راهحلهای ممکن برای یک مشکل طراحی شدهاند تا بتوانند بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.

پنج مدل اصلی تصمیمگیری وجود دارد که برای کمک به رهبران در تجزیهوتحلیل اطلاعات مرتبط و تصمیمگیری بهینه طراحی شدهاند. این مدلها عبارتاند از:
مدل تصمیمگیری منطقی
مدل تصمیمگیری منطقی شامل شناسایی معیارهایی است که بیشترین تأثیر را بر نتیجه تصمیم شما خواهند داشت و سپس ارزیابی گزینههای ممکن براساس آن معیارها.
مدل تصمیمگیری با عقلانیت محدود
گاهی اوقات، اقدام سریع و انتخاب یک گزینه به اندازه کافی خوب بهتر از گرفتارشدن در جستوجوی بهترین راهحل ممکن است. مدل تصمیمگیری با عقلانیت محدود حکم میکند که شما باید گزینههای خود را به مجموعهای قابلمدیریت محدود و سپس اولین گزینهای را که با معیارهای شما مطابقت دارد، انتخاب کنید، نهاینکه یک تحلیل جامع از هر گزینه انجام بدهید.
انتخاب اولین گزینهای که حداقل آستانه الزامات شما را برآورده میکند، فرایندی است که میتواند در مواردی که محدودیتهای زمانی اهمیت دارد، ارزشمند باشد.
مدل تصمیمگیری وروم-یتون
مدل تصمیمگیری وروم-یتون هفت سؤال «بله یا خیر» را برای پاسخدادن به تصمیمگیرنده میدهد و بهدنبال آن پنج سبک تصمیمگیری برای انتخاب آنها فراهم میکند. این پیچیدهترین مدل تصمیمگیری است و تصمیمگیرندگان را ملزم میکند تا از یک درخت تصمیمگیری برای رسیدن به سبک تصمیمگیری مناسب براساس پاسخهای خود به سؤالات مدل استفاده کنند.
مدل تصمیمگیری شهودی
آیا تابهحال شنیدهاید که اغلب بهتر است به غریزه خود تکیه کنید؟ اگرچه تصمیمگیری تنها براساس غریزه ممکن است برای کسانی که رویکردی دقیقتر و منطقیتر را ترجیح میدهند، بهترین ایده به نظر نرسد؛ اما موارد زیادی وجود دارد که در آنها تکیه بر غریزه بهترین راه پیش رو است.
بهعنوانمثال، اگر اطلاعات زیادی برای بررسی ندارید، غریزه ممکن است تنها ابزار برای یافتن بهترین راهحل موجود باشد.
مدل مبتنی بر شناخت
مدل مبتنی بر شناخت از این نظر که بهشدت به تجربه و غریزه تصمیمگیرنده متکی است، شبیه مدل تصمیمگیری شهودی است. بااینحال، مدل مبتنی بر شناخت کمی ساختاریافتهتر از تصمیمگیری شهودی است و با تجزیهوتحلیل اطلاعات دردسترس انجام میشود.
مراحل مختلف تصمیم گیری در سازمان

انواع تصمیم گیری در سازمان از مراحل گوناگونی پیروی میکنند. مراحل مختلف تصمیم گیری در سازمان عبارتاند از:
- شناسایی مسئله: در اولین مرحله از تصمیمگیری، لازم است شناسایی مسئله بهطور دقیق انجام شود و آنچه باید حل شود بهدقت شرح داده شود.
- جمعآوری اطلاعات: در مرحله دوم، کلیه اطلاعات و دادههایی که میتواند در تجزیهوتحلیل مشکل و تصمیمگیری مفید واقع شود، جمعآوری میشود.
- گزینههای جایگزین برای بررسی: در سومین مرحله، کلیه گزینههای ممکن برای اتخاذ تصمیم درنظر گرفته میشود.
- بررسی هر گزینه: در مرحله چهارم از تصمیمگیری، هر یک از گزینهها مورد تجزیهوتحلیل و بررسی قرار میگیرد.
- انتخاب بهترین گزینه: در این مرحله لازم بهترین گزینهای را که برای هدف، زمان و بودجه سازمان مناسبتر است انتخاب کرد.
اهمیت تصمیمگیری در سازمان

ممکن است این سؤال در ذهن شما شکل گرفته باشد که اهمیت تصمیمگیری در سازمان چیست؟
دلایل اهمیت انواع تصمیم گیری در سازمان را میتوان بهشرح زیر دانست:
- کار را در مسیر درست نگه میدارد: وقتی مدیران بهطور واضح و زودهنگام تصمیم میگیرند، تیم میداند چه کاری باید انجام بدهد. همه در یک جهت کار میکنند و انجام پروژهها در مهلت مقرر آسانتر میشود.
- در زمان و منابع صرفهجویی میکند: تصمیمگیری به جلوگیری از آزمون و خطا کمک میکند. یک انتخاب خوب فکرشده بهمعنای اتلاف وقت کمتر برای رفع اشتباهات است. همچنین تضمین میکند که از پول و نیروی کار عاقلانه استفاده میشود.
- کاهش خطرات و ریسکها: از همه خطرات نمیتوان اجتناب کرد؛ اما تصمیمات هوشمندانه، تعداد دفعات و شدت اشتباهات را کاهش میدهند. مدیران از انواع تصمیم گیری در سازمان برای کاهش ریسکهای منفی استفاده میکنند.
- ایجاد اعتماد و اطمینان: یک تیم به رهبری که تصمیمات قاطع و عادلانه میگیرد، اعتماد میکند. فردی که نواع تصمیمات در سازمان را اتخاذ میکند، تجربه کسب میکند و یاد میگیرد که بهتر رهبری کند.
سخن پایانی
بدون تصمیمگیری، هیچ کاری پیش نمیرود. تصمیمگیری موتور محرک هر فعالیتی در سازمانهای گوناگون است.
انواع تصمیم گیری در سازمان را میتوان به تصمیمات برنامهریزیشده و برنامهریزینشده، فردی گروهی، روتین و استراتژیک تقسیم کرد. مدلهای تصمیمگیری چارچوبهایی هستند که برای کمک به مدیران در تجزیهوتحلیل راهحلهای ممکن برای یک مشکل طراحی شدهاند و شامل مدل تصمیمگیری منطقی، تصمیمگیری با عقلانیت محدود، تصمیمگیری وروم-یتون، تصمیمگیری شهودی و تصمیمگیری مبتنی بر شناخت هستند.
هر یک از این مدلهای تصمیمگیری مزایا و معایب خاصی دارند و در شرایط گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرند. نقش و اهمیت تصمیمگیری در سازمانها بسیار پررنگ است و تصمیمگیری درست باعث صرفهجویی در منابع سازمان و کاهش ریسکهای منفی میشود.