یادگیری سازمانی، فرایندی است که طی آن یک سازمان با کسب تجربه و استفاده از آن، دانش جدیدی ایجاد کرده و خود را بهبود میبخشد. این یادگیری برای همه سازمانها حیاتی است؛ چراکه ایجاد، حفظ و انتقال دانش به تقویت کل سازمان منجر میشود. در این مقاله به بررسی یادگیری سازمان، فرایند، انواع، اهمیت و مؤلفههای آن میپردازیم. اگر به موضوعات مرتبط با سازمان و مدیریت علاقهمندید با ما همراه باشید.
یادگیری سازمانی چیست؟
احتمالاً کنجکاو هستید بدانید که یادگیری سازمانی چیست؟ این مفهوم را میتوان بهعنوان یادگیری سازمان از خود تعریف کرد. این یک اصطلاح رایج است که فرایند انتقال دانش در یک سازمان را توصیف میکند. یادگیری سازمان عملکرد یک سازمان را از طریق تعامل آن با محیطش بهبود میبخشد. این یک فرایند مداوم است که به سازمانها اجازه میدهد تا با تغییرات سازگار شوند از تجربیات خود بیاموزند و آن آموختهها را به اشتراک بگذارند.

این یادگیری فقط در مورد به اشتراک گذاشتن اطلاعات نیست. بلکه شامل تغییر نحوه تفکر، احساس و رفتار افراد در نقشهای کاریشان نیز میشود. مؤثرترین راه برای این نوع تغییر، استفاده از بازخورد مشتری، تأمینکننده یا رقیب در مورد آنچه در هر حوزه تخصصی در عملیات سازمان خوب عمل میکند (یا نمیکند) است.
فرایند یادگیری سازمانی

فرایند یادگیری سازمانی را میتوان شامل سطوح زیر دانست:
سطح فردی
یادگیری فردی شامل یادگیری اطلاعات، ایدهها و مهارتهای جدید توسط یک کارمند است. هنگامی که هر یک از کارمندان اطلاعات جدید را در کار خود ادغام میکنند، این امر میتواند باعث بهبود عملکرد و بهرهوری آنها شود و به آنها اجازه بدهد تا بر تیم خود تأثیر مثبت بگذارند. یک کارمند میتواند با به اشتراک گذاشتن دانش و تکنیکهای جدید خود با همکاران خود، مزایای یادگیری فردی خود را به حداکثر برساند.
سطح گروهی
تیمها و گروههایی از کارمندان نیز ممکن است مهارتها و ایدههای جدیدی را با هم یاد بگیرند. وقتی اعضای یک تیم حرفهای چندین ساعت را در کنار یکدیگر کار میکنند با هم هماهنگ میشوند و پویاییهای خاصی را توسعه میدهند که به آنها امکان میدهد بهعنوان یک واحد یاد بگیرند؛ یادگیری در سطح گروهی اتفاق میافتد. یادگیری گروهی میتواند با تغییر رفتار چندین کارمند برای انعکاس بینشهای جدید بر تیمها تأثیر بگذارد و بهرهوری و مهارتهای حل مسئله را در تیمها و پروژههای مختلف افزایش بدهد.
دانش سازمانی
دانش سازمانی، سیستم کسبوکار یا تیم برای کسب اطلاعات مربوط به عملکرد و موفقیت آن و گسترش این دانش در سراسر سازمان است. اعضای سازمان میتوانند از این اطلاعات برای سازگاری با تغییرات صنعت و افزایش کارایی فرایندهای آن استفاده کنند. دانش سازمانی میتواند به موفقیت مداوم یک سازمان کمک کند.
دانش بین سازمانی
دانش بین سازمانی مربوط به زمانی است که یادگیری و به اشتراکگذاری اطلاعات در بین سازمانها انجام شود. این ممکن است در کسبوکارهایی با چندین شعبه جداگانه رخ بدهد.
انواع یادگیری سازمانی

انواع یادگیری سازمانی عبارتاند از:
یادگیری خرد
یادگیری خرد بر یک مشکل یا وظیفه خاص تمرکز دارد و معمولاً زمان کمتری به طول میانجامد. این نوع یادگیری میتواند از طریق خواندن مقالات پایگاه دانش، کتابچههای راهنما، اسناد داخلی، تماشای یک ویدیوی آموزشی یا پرسیدن سؤال از یک همکار اتفاق بیفتد. یادگیری خرد به کارمندان کمک میکند تا راهحلهایی را برای مشکلاتی که در شغل خود با آن مواجه هستند، پیدا کنند.
یادگیری کلان
یادگیری کلان بر یادگیری چیزهای جدید تمرکز دارد و ممکن است چندین ساعت یا چند روز طول بکشد. این امر با ثبتنام در دورهها، سمینارها یا گذراندن آموزش تحت نظر یک متخصص در آن موضوع حاصل میشود. یادگیری کلان به کارمندان کمک میکند تا مهارتهای جدیدی را برای پشتیبانی از توسعه و رشد کلی خود کسب کنند.
اهمیت یادگیری سازمانی
ممکن است این پرسش در ذهن شما ایجاد شده باشد که اهمیت یادگیری سازمانی چیست؟
یادگیری سازمان درصورتی مهم است که یک سازمان بخواهد به رشد کلی دست بیاید و بهطور مداوم با بازار درحال تغییر سازگار شود. هنگامی که فرهنگ یادگیری را در تیم خود توسعه میدهید، میتوانید مزایای مختلفی از جمله کارایی، نوآوری و سازگاری را در تیم خود تجربه کنید. برخی از مزایای اصلی یادگیری تیمی و سازمانی را میتوان شامل موارد زیر دانست:
- افزایش رضایت و تعهد کارکنان به نقش خود؛
- نرخ بالاتر وفاداری کارکنان و نرخ پایینتر جابهجایی شغلی؛
- افزایش کارایی و بهرهوری که منجربه افزایش درآمد میشود؛
- توسعه رهبری در سراسر سازمان؛
- بهبود سازگاری در تیمهای فردی و سازمان بهعنوان یک کل.
مؤلفههای یادگیری سازمانی
در یک سازمان یادگیرنده، یادگیری محدود به برنامههای آموزشی رسمی یا فعالیتهای فردی نیست، بلکه به جنبهای نهادینه در فرهنگ و فرایندهای سازمانی تبدیل میشود. کل سازمان درگیر کسب، اشتراکگذاری و بهکارگیری دانش است و بر نوآوری، همکاری و توانایی پاسخگویی سریع به چالشها و فرصتها تمرکز دارد. سازمانهای یادگیرنده، ارتباطات باز، آزمایش و تأمل را ترویج میدهند و به هوش جمعی و ظرفیت یادگیری کارکنان خود ارزش میدهند. مؤلفههای یادگیری سازمانی عبارتاند از:

ایجاد یک چشمانداز مشترک
یک چشمانداز مشترک، ویژگی حیاتی یک سازمان یادگیرنده است که یک هدف مشترک را تعیین میکند و قدرت تشویق نوآوری و تفکر خلاق را دارد. وقتی یک چشمانداز برای یک تیم ایجاد میشود، افراد احساس میکنند که ایدههایشان ارزشمند است و برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند.
تلاش برای رشد فردی
تلاش برای رشد فردی به تعهد و سفر مداوم فرد بهسمت رشد شخصی، یادگیری و خودسازی اشاره دارد. این در مورد پرورش ذهنیت یادگیری مادامالعمر و تلاش برای تعالی در زمینه یا حوزه تخصصی انتخابی فرد است. تلاش برای رشد فردی شامل توسعه خودآگاهی، تقویت مهارتها و پرورش حس عمیق هدف داشتن و اشتیاق برای یادگیری مداوم است. تلاش برای رشد فردی در یک سازمان یادگیرنده تشویق میشود زیرا به یادگیری جمعی و رشد کلی سازمان کمک میکند.
مدلهای ذهنی
مدلهای ذهنی، فرضیات، تعمیمها یا حتی تصاویری عمیقاً ریشهدار هستند که بر نحوه درک ما از جهان و نحوه اقدام ما تأثیر میگذارند. این مدلها میتوانند یادگیری و رشد سازمانی را تسهیل کنند. در یک سازمان یادگیرنده، تمرکز بر آشکارسازی و به چالش کشیدن مدلهای ذهنی است و افراد را تشویق میکند تا فرضیات و سوگیریهای اساسی خود را بررسی کنند.
با ترویج تأمل و گفتوگوی آزاد، سازمانها میتوانند فرهنگی را پرورش بدهند که در آن مدلهای ذهنی بهطور مداوم بررسی میشوند، اصلاح میگردند و گسترش مییابند. این فرایند امکان ایجاد دیدگاههای جدید، نوآوری و حل مسئله مؤثرتر را فراهم میکند و درنهایت به توانایی سازمان در سازگاری و یادگیری در محیطی که بهسرعت در حال تغییر است، کمک میکند.
یادگیری تیمی
یادگیری تیمی یک فرایند مشارکتی است که در آن افراد درون یک تیم گرد هم میآیند تا بهطور فعال دانش، تجربیات و بینشهای خود را به اشتراک بگذارند تا یادگیری جمعی و عملکرد کل تیم را افزایش بدهند.
یادگیری تیمی فرهنگ همکاری را پرورش میدهد که در آن اعضای تیم از یکدیگر یاد میگیرند، فرضیات را به چالش میکشند و بهطور جمعی مشکلات را حل میکنند. با مشارکت در یادگیری تیمی، سازمانها میتوانند هوش جمعی و قابلیتهای تیمهای خود را مهار کنند و منجر به بهبود حل مسئله، نوآوری و عملکرد کلی تیم شوند.
تفکر سیستمی
تفکر سیستمی در یک سازمان یادگیرنده مستلزم مشاهده سازمان بهعنوان یک سیستم پیچیده و به هم پیوسته است که در آن اجزا، فرایندها و افراد مختلف با یکدیگر تعامل دارند و برهم تأثیر میگذارند. با بهکارگیری تفکر سیستمی، یک سازمان یادگیرنده میتواند عوامل سیستمی مؤثر بر اثربخشی یادگیری را شناسایی کند به علل ریشهای چالشها بپردازد از عناصر به هم پیوسته برای بهبود استفاده کند و یک رویکرد جامع برای یادگیری مداوم و توسعه سازمانی را پرورش بدهد.
سخن پایانی
یادگیری سازمانی، فرایند یادگیری فردی و گروهی در یک سازمان است که به رشد و توسعۀ آن در بلندمدت کمک میکند. این نوع یادگیری در سطح خرد و با تمرکز بر یک مشکل خاص و در سطح کلان و برای یادگیری مهارتهای جدید در سازمانها اتفاق میافتد. اگرچه یادگیری در سازمانها از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ با موانع و چالشهایی همراه است. مهمترین موانع یادگیری سازمانی را میتوان شامل مقاومت کارکنان دربرابر تغییر و کمبود مهارتهای رهبری دانست. سازمانها برای یادگیری به 5 مولفه چشمانداز مشترک، تشویق رشد فردی، مدلهای ذهنی، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی نیاز دارند.