مدیریت یکی از مهمترین و پویاترین نقشها در هر سازمانی است. همه سازمانها به مدیران و رهبرانی نیاز دارند که مسئول تعیین جهتگیری بلندمدت آن سازمانها و مدیریت فعالیتهای روزمره آنها برای تضمین موفقیت باشند. با توجه به اهمیت نقش مدیران در سازمان و تنوع وظایف آنها، روشهای گوناگونی برای دستهبندی انواع مدیریت وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، دستهبندی براساس سطوح مدیریت است. انواع سطوح مدیریت در سازمان را میتوان شامل مدیریت عالی (سطح استراتژیک)، مدیریت میانی (سطح تاکتیکی) و مدیریت عملیاتی (سطح اجرایی) دانست. انواع مدیریت در سازمانها را همچنین میتوان براساس حوزه کاری و وظایف هریک دستهبندی کرد. برای آشنایی با انواع مدیریت در سازمان و عملکرد هرکدام در ادامۀ این مقاله با ما همراه باشید.
معرفی انواع مدیریت در سازمان ها
یکی از مهمترین دستهبندیها برای انواع مدیریت در سازمان، دستهبندی براساس حوزه کاری مدیر و وظایف اوست. در معرفی انواع مدیریت در سازمانها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

مدیریت استراتژیک (Strategic management)
مدیریت استراتژیک، عمل برنامهریزی جهتگیری بلندمدت و سطح بالای یک کسبوکار، براساس عوامل داخلی و خارجی است. وظایف مدیریت استراتژیک را میتوان شامل تعیین اهداف بلندمدت سازمان، تحلیل محیط داخلی و خارجی و طراحی و اجرای استراتژیها برای رسیدن به اهداف سازمان دانست.
مدیریت عملیات (Operations management)
مدیریت عملیات شیوههای فعالیت یک کسبوکار را برای دستیابی به حداکثر کارایی و سودآوری برنامهریزی، سازماندهی و اصلاح میکند. مدیران عملیات بر بخشهای مختلف یک شرکت نظارت دارند تا به آنها در هماهنگی با یکدیگر برای دستیابی به اهداف شرکت کمک کنند.
مدیریت منابع انسانی ( Human resource (management
مدیریت منابع انسانی بهمعنای جذب، آموزش، بهکارگیری، حفظ و مدیریت کارکنان یک سازمان است. بهبیاندیگر، مدیریت منابع انسانی بهمعنای مدیریت کارکنان یک سازمان، بهعنوان مهمترین دارایی آن است؛ بهگونهای که هم نیازهای کارکنان تأمین شود و هم سازمان به اهداف خود دست پیدا کند.
بیشتر بخوانید: تعریف مدیریت در سازمان چیست؟ | آشنایی با انواع و سطوح مدیریت
مدیریت فناوری اطلاعات (Information technology management)
مدیریت فناوری اطلاعات یکیاز شاخههای نسبتاً جدید مدیریت و فرایند نظارت بر فعالیتهای مبتنیبر کامپیوتر یک سازمان است. یکیاز اجزای کلیدی مدیریت فناوری اطلاعات، تعیین نیازهای عملیاتی سازمان و تأمین سختافزار و نرمافزار مناسب است. این فرایند همچنین شامل نصب بهروزرسانیها روی کامپیوترهای شرکت، توسعه پروتکلهای امنیت دادهها و هماهنگی پشتیبانی فنی از سیستمهاست.
مدیریت پروژه (Project management)
مدیریت پروژه، بهمعنای بهکارگیری منابع، فرایندها، روشها، مهارتها، دانش و تجربه برای دستیابیبه اهداف خاص یک پروژه در یک بازه زمانی مشخص است. عامل کلیدی که مدیریت پروژه را از مدیریت عمومی متمایز میکند این است که برخلاف مدیریت که یک فرایند مداوم است، مدیریت پروژه دارای یک نتیجه نهایی و محدود به یک بازه زمانی مشخص است.
مدیریت کیفیت( Quality Management)
مدیریت کیفیت تلاشی مداوم است که سازمانها برای عرضۀ محصولات و خدماتی که نیازها و انتظارات مشتری را برآورده میکنند به کار میبرند. مدیریت کیفیت چهار مؤلفه اصلی دارد: برنامهریزی کیفیت، تضمین کیفیت، کنترل کیفیت و بهبود کیفیت. فرایند اجرای هر چهار مؤلفه در یک سازمان، مدیریت کیفیت جامع (TQM) نامیده میشود.
مدیریت مالی (Financial management)
مدیریت مالی شامل برنامهریزی بودجه و مدیریت جریان نقدی و همچنین نظارت بر تمام رویههای مالی، مانند پردازش فاکتور و توزیع دادههاست. این نوع مدیریت سازمان شامل برنامهریزی، هدایت و هماهنگی حسابداری، سرمایهگذاری، بانکداری، بیمه، اوراق بهادار و سایر فعالیتهای مالی یک سازمان است و اغلب هنگام تعیین بودجه حقوق و مزایا با مدیریت منابع انسانی همپوشانی دارد.
مدیریت بازاریابی (Marketing management)
مدیریت بازاریابی بر کاربرد عملی تکنیکهای بازاریابی و فعالیتهای بازاریابی در یک شرکت تمرکز دارد. چهار حوزه اصلی مدیریت بازاریابی عبارتاند از تحلیل شرکت، تحلیل همکاران، تحلیل رقبا و تحلیل مشتری. مدیریت بازاریابی شامل مدیریت برند و همچنین استراتژی بازاریابی و قیمتگذاری است.
وظایف هر یک از سطوح مدیریت
همانطورکه گفتیم، یکیدیگر از رایجترین انواع تقسیمبندیها برای انواع مدیریت در سازمان ها، تقسیمبرداری براساس سطوح مدیریت به مدیریت عالی (سطح استراتژیک)، مدیریت میانی (سطح تاکتیکی) و مدیریت عملیاتی (سطح اجرایی) است. وظایف هر یک از سطوح مدیریت عبارتاند از:

بیشتر بخوانید: سطوح مدیریت در سازمان
مدیریت عالی یا استراتژیک
این سطح مدیریتی شامل پرسنل رده بالای سازمان است که مسئول نظارت بر بقا و پیشرفت سازمان هستند. آنها باید تمرکز دوگانهای بر فعالیتهای داخلی کسبوکار و همچنین تأثیرات فراتر از سازمان، مانند رقابت، فناوریهای جدید و نوظهور، اختلالات اقتصادی و هر عامل دیگری که ممکن است بر موفقیت و ثبات شرکت تأثیر بگذارد، داشته باشند. مدیران عالی سازمان وظیفۀ نظارت بر کل سازمان را برعهده دارند. این مدیران پیگیری میکنند که شرکت به اهداف بلندمدت خود دست بیاید و با سرعت معینی درحال رشد باشد. اهداف اصلی مدیران عالی معمولاً ایجاد یک شرکت موفق با سود حداکثری و حسن شهرت است. مدیران سطح عالی یا استراتژیک بالاترین سطح مسئولیت، اختیار و کنترل را در یک شرکت دارند، آنها پیشنهادات را از سایر مدیران و کارکنان دریافت میکنند و به نگرانیهای کارمندان گوش میدهند. وظایف اصلی مدیران عالی شامل تدوین برنامههای تجاری، تعیین اهداف و حفظ ارتباط با ذینفعان است.
مدیریت میانی یا تاکتیکی
مدیران سطح میانی که مدیران اجرایی نیز نامیده میشوند، برنامههای مدیریت سطح استراتژیک را اجرا میکنند و مدیران عملیاتی و سایر کارمندان را هدایت میکنند. درحقیقت مدیران میانی حلقۀ ارتباطی کلیدی بین سطوح بالای مدیریت و سطوح پایینتر آن هستند. اگرچه آنها در قبال نتایجی که تیمهای مدیریت اجرایی نمایش میدهند نیز پاسخگو هستند؛ اما جزئی از مدیریت ارشد نیستند. مدیران سطح میانی مسئول تبدیل استراتژی به عمل هستند. وظایف معمول این مدیران شامل اجرای برنامههای سطح بالا، راهنمایی مدیران عملیاتی و مشاوره و تکمیل ارزیابیهای عملکرد گروهی در سازمان است.
مدیریت عملیاتی یا اجرایی
مدیران عملیاتی یا اجرایی به مدیران میانی گزارش میدهند و از کوچکترین واحدهای یک سازمان، مانند بخشهای درون یک شعبه یا گروههای خاصی از کارمندان، پشتیبانی میکنند. این مدیران دستورالعملهای مدیران میانی را تفسیر میکنند تا به آنها در هدایت موفقیتآمیز تیمهایشان و کمک به رشد سازمان کمک کنند. مدیران اجرایی همچنین به نگرانیهای کارمندان گوش میدهند و آنها را با مدیران میانی در میان میگذارند که ممکن است نگرانیها را به مدیریت سطح عالی منتقل کنند. بسیاریاز مدیران اجرایی وظایفی مانند تقسیم وظایف بین کارمندان، حفظ کیفیت تولید و نظارت بر فعالیتهای روزانه را انجام میدهند. نقشهای مدیران اجرایی معمولاً شامل تعامل مستقیم با کارمندان برای کمک به آنها در انجام موفقیتآمیز وظایفشان و ایجاد یک محیط کاری متعهد به پیروی از دستورالعملهای مدیریت ارشد است.
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی انواع و سطوح مدیریت در سازمانها پرداختیم. شناخت انواع مدیریت در سازمانها اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چراکه وقتی مدیران و کارکنان از وظایف و مسئولیتهای هر نوع و هر سطح مدیریت آگاه باشند، بهتر میتوانند با هم همکاری کنند. موفقیت در کسبوکارها تا حد زیادی به پیادهسازی سطوح مؤثر مدیران بستگی دارد. هر لایه از مدیریت ارشد تا سطوح پایینتر، نقش منحصربهفردی را ایفا میکند و درک این پویاییها میتواند عملکرد سازمان را بهطور قابلتوجهی بهبود ببخشد. شناخت انواع مدیریت نیز کمک میکند که وظایف و مسئولیتها بهدرستی میان افراد و تیمها تقسیم شود و هر فرد بهخوبی از وظایف، اختیارات و مسئولیتهای خود در سازمان آگاه باشد. آگاهی از وظایف و مسئولیتهای مدیران در سازمان به استفاده مؤثر از منابع و رسیدن به اهداف سازمانها کمک میکند.